* حالا اومدیم بریم اون ماتیک قرمزه رو بخریم یکم در سطح شهر تردد کنیم که از امروز شهر به حالت نیمه قرنطینه دراومد ...
* خودم باورم نمیشه که بیشتر از یک ماهه برنج نخوردم ... نه! دروغ گفتم ... پریروز دو قاشق خوردم ...
* علی میدونم اینجا رو میخونی و دلت میشکنه اما بله! وقتی داشتم برنج میخوردم قاشق کشیدم کف قابلمه ...
* من از دوری برنج کته قشنگ اشک میریزم ... کاش کته، عشق منو بفهمه ...
* اصلن باید وصیت کنم منو توی شالیزار دفن کنند ...