* تنهایی دارد در قلبم بال بال میزد ...
* به تنهاییام که فکر میکنم، به اندوهم که تمام تنم را فراگرفته که نگاه میکنم دلم میخواهد اندازهی تمام رودخانهها بگریم ...
* هیچکس نیست که با او از خودم حرف بزنم ... از خودم که دارم سقوط میکنم ...
* امیدی به هیچچیز و هیچکس ندارم ... میخواهم اینقدر در این تاریکی بمانم تا خودم شبیه تاریکی شوم ...