* قلبم، کندهی درختی توخالی، در دشتی خالی ...
* و من هنوز منتظرم که کسی بیاید ... بیاید از دریایِ تاریکم، اندوه صید کند ...
* به او میگفتم تصویرِ پریدنِ پرندگان در شب چقدر ترسناک است ... شبیه تصویر خودم است در تنهاییام ...
* وقتی اینطور وحشتزده میشوم نمیدانم به چه بیاویزم ...